۸ تمرین ذهن آگاهی برای رسیدن به زندگی شاد و آرام

۸ تمرین ذهن آگاهی برای رسیدن به زندگی شاد و آرام

به این حرف اعتماد کنید، عادت به تمرین‌های ذهن آگاهی، بیش از هر چیز به نفع خود فرد است. در این مقاله، هشت نوع تمرین ذهن آگاهی معرفی می‌شود که در افزایش سطح انرژی، سرزندگی بیشتر و حفظ یک زندگی شاد و پر از آرامش بسیار مؤثر هستند.

چرا حفظ یک زندگی شاد و آرام، آسان نیست؟

۸ تمرین ذهن آگاهی

محل زندگی ما، بیش از حد تحت‌ تأثیر تکنولوژی قرار گرفته است.

دنیا این تفکر را قبول کرده که فناوری یا تکنولوژی، درمان هر دردی است. در جامعه، افراد بدون این‌که در مورد اثرات جانبیمدرنیته مطالعه کنند، باور دارند که تکنولوژی، زندگی‌ را به‌مراتب بهتر می‌کند.

برخی اثرات جانبی وجود دارند که اتفاقاً تأثیر بسیار زیادی بر زندگی شخص می‌گذارند؛ اما در رسانه‌ها چیزی در مورد آن‌ها به چشم نمی‌خورد. چند نمونه از این اثرات، خودآزاری، نابرابری اقتصادی، کاهش روابط سالم و حتی خودکشی هستند. جامعه جهانی به وسیله فناوری، نشاط خود را از دست داده و افسرده شده است.

چطور ممکن است فردی افسرده، در آرامش و نشاط زندگی کند؟ بله، به‌وضوح پیشرفت فناوری در زندگی ما بیش از حد بوده و کیفیت آن را تحت‌الشعاع قرار داده است.

طبق بررسی‌های انجام شده، آمریکایی‌ها به‌طور میانگین بیش از هشت ساعت در روز را پشت نمایشگر رایانه می‌گذرانند. میانگین استفاده از گوشی‌های تلفن هوشمند خود به‌تنهایی ۲۰ ساعت در هفته برآورد شده، این رقم بسیار زیادی است! پس دیگر نباید تعجب کرد که چرا داشتن زندگی شاد و آرام در این دوره و زمانه تا این اندازه مشکل به نظر می‌رسد.

تلفن همراه

بسیاری از افراد نمی‌خواهند از تکنولوژی جدا شوند

آمریکایی‌ها، در طول تعطیلات به‌طور میانگین هر ۸۰ دقیقه یک بار گوشی‌ خود را چک می‌کنند، حتی برخی افراد خود اذعان دارند که روزانه تا ۳۰۰ بار به گوشی خود چشم می‌دوزند. در کشورهایی مثل برزیل، هند و چین هم وضعیت به همین صورت است.

در حقیقت، افراد مدام با دستگاه‌های مدرن در ارتباط بوده و این عادت، سبب می‌شود همه افراد وارد یک جنگ درونی با خود شوند و نتیجه آن است که هیچ‌گاه شاد و خوشحال نخواهند بود. همان‌طور که می‌دانیم، جنگ دشمن صلح و آرامش است و کسی را خوشحال نمی‌کند.

با دقت گوش فرا دهید

امروزه، به سبب وفور انسان‌هایی که تمایلی به کنار گذاشتن تلفن همراه هوشمند خود ندارند و حتی کوچک‌ترین تلاشی در این راستا انجام نمی‌دهند، شاهد اضطراب و تشویش جهانی فراگیر هستیم. این وضعیت غم‌انگیز اما بسیار واقعی است. این وسواس تکنولوژیکی از ما انسان‌ها، روبات‌های فناپذیری ساخته که زندگی وحشتناکی را سپری می‌کنند. این عصر اضطراب آمده تا بماند! هیچ شکی در این باره وجود ندارد. با این حال، ما انسان‌ها قادر به درمان این وضعیت با بهترین روش ممکن هستیم، ابزاری به نام ذهن آگاهی! بله، پادزهری برای درمان این دیوانگی تکنولوژیکی وجود دارد. بی هیچ سخنی، مستقیم به سراغ تمرینات ذهن آگاهی می‌رویم.

۸ ورزش ذهن آگاهی برای آغاز تمرینات

ورزش‌های زیادی برای تقویت ذهن آگاهی وجود دارند که می‌توانیم آن‌ها را به کار گیریم. در پاراگراف‌های زیر، بهترین مواردی که توسط انسان‌های مختلف امتحان شده، معرفی خواهند شد.

۱- روزانه دعا کنید

بهتر است هر روز یک برنامه‌ی دعا داشته باشیم. ممکن است علت را بپرسید؛ زیرا علم ما را به انجام این کار دعوت کرده است.

حین دعا، احساس آرامش می‌کنیم و اضطراب و تشویش تقریباً از بین می‌روند. نگرانی‌ها به اولویت‌های پایین سقوط کرده و انرژی و امید کافی برای مقابله با مشکلات زندگی را دریافت می‌نماییم.

نماز تمرکز و اعتماد به نفس را تقویت می‌کند؛ همچنین در خویشتن‌داری، تحمل درد و حتی پیشگیری از عوارضی چون سرطان یا فشار خون تأثیر بسزایی خواهد داشت. این ادعای محققان دانشکده پزشکی هاروارد است. نماز بخوانید، پشیمان نخواهید شد.

۲- به افکار درونی خود توجه نمایید

بسیاری از مردم به خود اجازه می‌دهند که تحت تأثیر افکار منفی خود قرار گیرند. متفاوت باشید و در برابر باور این افکار منفی مقاومت کنید. منفی نگری عادت بدی است که در نهایت می‌تواند منجر به ناراحتی فرد شود. اگر زمینه‌ی چنین تفکراتی را داشته باشید، احتمال آنکه شخص دیگری نیز این افکار را در ذهنتان بکارد، بسیار بالا است.

نگاه عینی به همه‌ی مسائل، راهی برای مبارزه با این سرطان خواهد بود. بدون شک اگر به مسائل همان‌طور که هستند، بنگریم؛ درمیابیم که اکثر آن‌ها حتی اگر تماماً تأثیر افکار منفی نباشند، تنها ساخته‌ی ذهن بوده و واقعی نیستند. با توجه دقیق، به‌زودی درمی‌یابیم که این صداها حتی ارزش اتلاف زمان را ندارند؛ باور کنید که اغلب بهترین کار ممکن، نادیده گرفتن این افکار و نگاه عینی به مسائل است.

لبخند

۳- اغلب لبخند بزنید

لبخند تپش قلب را پایین آورده و همچنین بدن را آرام می‌کند؛ زیرا وقتی لبخند می‌زنیم هورمون اندورفین آزاد شده و این ماده خود یک مزیت مثبت برای بدن است.

اغلب لبخند بزنید! هنگام صبح، در طول روز و در اواخر شب، همواره لبخند را بر لب‌های خود حفظ کنید. زمانی که به جای بروز خشم، لبخند را جایگزین می‌کنید، اتفاقات شگفت‌انگیزی رخ خواهند داد.

مشکلات را با یک لبخند زیبا تسلیم کنید؛ به این ترتیب ۲ نکته را درمی‌یابید. یک آنکه برخی از افراد بی‌دلیل نمی‌خندند و به این ترتیب زندگی سیاهی را می‌گذرانند؛ نکته دوم آنکه هرگاه تصمیم بگیریم اغلب بخندیم، در نهایت می‌بینیم ناخودآگاه همواره لبخند بر لب داریم که این کمال مطلوب است. لحظه‌ای که ناخودآگاه لبخند زدید، بدانید که آن لحظه واقعاً خوشحال هستید.

۴- میز کار خود را مرتب کنید

یک میز کار شلخته بازدهی فرد را پایین می‌آورد؛ همچنین وی را پریشان و بیش فعال خواهد کرد که ما ابداً چنین چیزی را نمی‌خواهیم. هنگامی که میز خود را تمیز می‌کنیم، تفکر عمیق راحت‌تر شکل گرفته و بخش تصمیم‌گیری سیستماتیک ذهن به نتایج خوبی دست خواهد یافت.

اکثر مردم درمی‌یابند که بیشترین میزان خلاقیت آن‌ها مربوط به زمانی است که فضای اطراف تمیز و مرتب باشد؛ به این ترتیب آگاهی بیشتری نسبت به کار در حال اجرا خواهند داشت و این خود میزان استرس را کاهش داده و بهره‌وری فرد را افزایش می‌دهد. همچنین نظم‌دهی میز کار، انرژی فرد را بالا برده و او را بیشتر متمرکز می‌سازد؛ زیرا نظم غالباً از بروز هرج و مرج که سرعت پیشرفت روزانه را پایین می‌آورد، ممانعت می‌کند.

۵- موفقیت‌های دوست خود را جشن بگیرید

این یک تمرین ذهنی فوق‌العاده است. از بهترین راه‌های حفظ یک زندگی شاد و آرام، خوشحالی برای موفقیت‌های دیگران است. هنگامی که این کار را انجام می‌دهیم، در واقع احساس خوبی به دوست خود می‌بخشیم که این خود سبب بهتر شدن حال ما می‌شود.

شادی مسری است! تا می‌توانیم شادی دیگران را جشن بگیریم. اگر دریافتید که یکی از همکارانتان جایزه‌ای برنده شده، در خوشحالی وی سهیم باشید. اگر دوست‌تان یک جایزه دریافت کرده، با او جشن بگیرید! هنگامی که ما برای شادی دیگران جشن برپا کنیم، آن‌ها نیز در شرایط مشابه در خوشحالی ما سهیم خواهند بود و این بهترین قسمت ماجرا است که سبب می‌شود احساس بی‌نظیری داشته باشیم. این کار هرگز نمی‌تواند اشتباه باشد، تمام!

۶- به سخنان همسر خود گوش فرا دهید

خداوند همسرمان را به دلیلی وارد زندگی ما کرده و ما می‌بایست به سخنان او گوش فرا دهیم. با سوالاتی نظیر «نظرت درباره‌ی …. چیست؟!» یا «چیزی هست بخواهی به من بگویی؟» شروع کنید، پاسخ‌هایی که می‌شنوید، حیرت‌انگیز خواهند بود. همسر ما با روشن‌بینی و رصد کردن طرز رفتار بدن، بدون آنکه سخنی بگوییم، به‌راستی بینشی خارق‌العاده در وجود ما می‌نهد که کمکی در رسیدن به کمال زندگی است. همسران هر روز در ارتباطات بین فردی شرکت می‌کنند.

۷- برای مدت کوتاهی از تکنولوژی فاصله بگیرید

اگر دستگاه‌های کامپیوتری زندگی ما را تحت کنترل خود درآورند، نمی‌توانیم در تعادل کامل باشیم. باید روزانه، طی یک برنامه مقرر از تکنولوژی فاصله بگیریم. در طول روز تا حد امکان استفاده از کامپیوتر را محدود کرده و تا جای ممکن در وقفه‌های دور از تکنولوژی، به خود استراحت دهید. آیا برای این چالش آماده هستید؟

۸- ورزش کنید

حداقل سه بار در طول هفته ورزش کنید. مهم نیست در اوایل صبح، اواخر شب، تعطیلات آخر هفته و یا در طول روزهای کاری به ورزش تمایل داشته باشیم؛ به‌طور کلی انجام این کار برای حفظ یک زندگی شاد و آرام امری ضروری است؛ همچنین تنش‌های بی‌شمار در دنیای مدرن، ضرورت این ورزش‌های ذهن آگاهی را ایجاب کرده است.

در باشگاه کالری می‌سوزانیم، در آن واحد تنها بر یک فعالیت تمرکز داریم، ذهن آرام است، سطح اضطراب کاهش می‌یابد، عرق کرده و در کنار هزاران فواید دیگر، اغلب به مسائلی غیر از محیط کار فکر می‌کنیم. برای نتیجه مطلوب، می‌بایست در کمترین حالت هفته‌ای سه بار ورزش کنیم.

سخن آخر

یادگیری و ممارست بر این تمرینات ذهن آگاهی، بیشتر از هرکس دیگر به نفع خود فرد است. حال که تکنولوژی تمام محیط اطراف را در برگرفته و بسیاری از مردم تمایلی به جداسازی آن از زندگی خویش ندارند، روی آوردن به نماز و دعای هر روزه، شرکت در شادی موفقیت‌های اطرافیان و گوش سپردن به سخنان همسر، از بهترین راه‌های ممکن برای آگاهی از نحوه‌ی گذران زندگی و کاری که انجام می‌دهیم، به شمار می‌رود.

حفظ یک زندگی شاد و آرام، کار مشکلی نیست. تنها به خود فرد بستگی دارد.

ورزش کنید! از تکنولوژی فاصله گرفته و روی خود سرمایه‌گذاری کنید. زندگی برای توجه به حواس‌پرتی‌ها بسیار کوتاه است.

 

منبع: چطورپدیا

۷ مهارت‌ اساسی برای ساختن زندگی رویایی چیست؟

۷ مهارت‌ اساسی برای ساختن زندگی رویایی چیست؟

جای خالی که در جمله بالا مشاهده می‌کنید، برای این در آنجا قرارگرفته است که شاید شخص مناسب‌تر برای پر کردن این جای خالی خود شما باشید. همه ما افرادی خاص با ویژگی‌های منحصربه‌فرد و با پیشینه‌های متفاوت فرهنگی و اجتماعی هستیم. هرکدام از ما در مرحله متفاوتی از زندگی خود قرار داریم، بنابراین جمله بالا برای هرکدام از ما می‌تواند معنی متفاوتی داشته باشد.

اگر شما به‌طور حرفه‌ای در حال انجام کاری هستید، چرا این حیطه کاری را بر‌گزیده‌اید؟ آیا شغلی است که به آن علاقه زیادی دارید و برای شما رضایتِ خاطر به ارمغان می‌آورد؟ یا فقط به دلیل این است که رشته تحصیلی این کار را در دانشگاه مطالعه کردید و با مهارت‌هایی که آموختید کاری را پیدا کرده و استخدام شدید؟ شاید هم به دلیل درآمد بالایی است که از انجام این کار کسب می‌کنید یا می‌دانید که در آینده کسب خواهید کرد.

ساختن زندگی رویایی

اگر در آستانه بازنشستگی بودید چه؟ بیایید فرض را بر این بگذاریم که فقط دو یا سه سال مانده که بازنشست شوید. آیا در سی، چهل سالی که گذشت تمام کارهایی که می‌خواستید انجام دهید را انجام داده‌اید؟ اهداف یا رؤیاهای به سرانجام نرسیده‌ای دارید؟ آیا تا این لحظه از زندگی از دستاورد‌هایی که داشته‌اید، تمام تصمیمات و خطرهایی که به‌ جان خریده‌اید، راضی و خشنود هستید؟

قطعاً بسیاری از ما بعد از دانشگاه، با این امید سر از محل کار خود درمی‌آوریم که با کسب درآمدی مناسب ایجاد ثبات اقتصادی، به این توانایی برسیم که علایق خود را پیگیری کنیم و کارهایی که دوست داریم را انجام دهیم. در شغلی که داریم جای پای خود را محکم می‌کنیم و با گذشت زمان نیم‌نگاهی هم به فهرست امیال و آرزوهایمان خواهیم داشت. اگر به دو سال گذشته نگاه کنید، چه مقدار از زمان خود را صرف کارهایی کرده‌اید که دوست دارید و از انجام آنها لذت می‌برید؛ کارهایی که حس زیبای مفید بودن و رضایتمندی را به شما القاء می‌کند؟ آیا برده کار خود و اقتصاد شده‌اید یا برده فرزندانتان؟ یا اینکه میان کار و علایق خود توازن ایجاد کرده‌اید؟

چه زمانی می‌توان گفت، دیگر کافی است؟!

متأسفانه بسیاری از ما، زنده‌ایم برای کار کردن. واقع‌گرایان می‌گویند: اگر شما رویکرد کار برای زندگی را برگزینید؛ با این ‌حال هنوز هم نیازمند پشتیبانی مالی هستید. پول است که قدرت می‌آورد. جهانی که امروزه در آن زندگی می‌کنیم، چنین است. پس اگر پول کافی به دست نیاورید، لذت بردن واقعی از زندگی سخت می‌شود. بدون پول سخت می‌توان خوشحال بود؛ پس در تلاش برای فراهم آوردن مادیات و یک زندگی شایسته، بسیاری از ما تمام عمر خود را صرف مال‌اندوزی می‌کنیم. آیا روزی می‌رسد که به خود آییم و ببینیم که پولِ زیادی داریم؟ به چه قیمتی؟

بسیاری از مؤسسین شرکت‌های بزرگ، میلیونرها و حتی بیلیونرها بر سر این موضوع اتفاق‌نظر دارند که پول تمام خوشبختی‌های دنیا را برای شما به همراه نمی‌آورد. پول داشتن خوب است، اما تمام خواسته‌های شما را عمیقاً برطرف نمی‌کند. به جایی می‌رسید که به اصطلاح همه‌چیز دارید و با این ‌حال یک حس پوچی و بیهودگی به شما دست می‌دهد؛ یک جای خالی که باید پر شود، نه با پول و دارایی‌های مالی. پس سؤال اینجاست که اگر ثبات اقتصادی، جایگاه اجتماعی و دارایی‌های مالی را در نظر نگیریم، چه چیز بیشتری در زندگی وجود دارد؟ چگونه می‌توانیم کار را به بخشی از زندگی تبدیل کنیم، جای اینکه تمام زندگی ما را دربربگیرد؟ شاید بهتر باشد در تفکراتمان برای واژه زندگی به دنبال مفهوم تازه‌ای باشیم.

هدف شما در زندگی چیست؟

طبیعت زندگی چیست؟ زندگی برای شما چه مفهومی دارد؟ آیا هدف خاصی دارید؟ اگر فقط به دنبال کار باشیم، کار تمام چیزی است که خواهیم یافت؛ اما اگر به‌طور هدفمند به دنبال حرفه خاصی باشیم، چیزی بیش از یک کار ساده خواهیم یافت. راه خدمت به بشریت و آن مفهوم والاتر در زندگی که به دنبالش بودیم را خواهیم یافت. موافق نیستید؟

تحقیقات نشان داده که یافتن هدف و معنا در زندگی خوشبختی و رضایت کلی را افزایش می‌دهد؛ سلامت جسمی و روانی را بهبود می‌بخشد، باعث افزایش انعطاف‌پذیری و عزت‌نفس می‌شود و از احتمال ابتلا به افسردگی می‌کاهد. پس نکته قابل‌توجه این است که خوشحالی در زندگی به‌تنهایی کافی نیست، چراکه خوشحالی مانند موجی از احساسات است که می‌گذرد و همیشگی نیست. چه‌بهتر که در زندگی به‌جای خوشحالی به دنبال معنا و مفهوم باشیم.

معنای زندگی، تنها در مورد بالا بردن ارزش‌های خویشتن نیست، بلکه برای ارج نهادن به لحظه حال است. با وجود اینکه خوشحالی حسی است که در لحظه درک می‌شود، در نهایت مانند دیگر احساسات محو می‌شود. تأثیرات مثبت و احساسات لذت‌بخش، کوتاه و زودگذر هستند. مقدار زمانی که مردم می‌گویند احساس خوب یا بدی دارند، با خوشحالی هماهنگ است، اما هرگز با معنای زندگی همخوانی ندارد.

به طرز کنایه‌آمیزی، کسانی که فقط به دنبال خوشبختی بوده‌اند، درنهایت خود را ناراضی‌تر از بقیه می‌یابند. به گفته ویکتور فرانکل، از بازماندگان هولوکاست و عصب‌شناس معروف استرالیایی: «همین به دنبال خوشبختی بودن است که خوشبختی را از ما می‌رباید»؛ مصداق همان مثال است که دنبال کردن ثروت با هدف خوشبختی دقیقاً همان چیزی است که باعث نارضایتی خیلی‌ها شده است.

پس دوباره به این جمله بنگرید: «در زندگی مفاهیم مهم‌تری از ــــــــــ هم وجود دارد».

آیا به پاسخ معناداری رسیده‌اید؟ اگر تا به اینجای متن را مطالعه کرده‌اید و اکنون در فکر فرو رفته‌اید و سعی دارید که هدف واقعی خود در زندگی را بیابید، دلسرد نشوید؛ ما در این سفر همراهتان هستیم تا به شما کمک کنیم که چارچوب ذهنی و فعالیت‌های خود را در راستای رسیدن به معنای واقعی زندگی تغییر دهید.

هر آنچه که در زندگی می‌توانید به انجام برسانید به دانستن هفت مهارت اساسی بستگی دارد. داشتن این مهارت‌ها نیازهای ضروری شما برای رسیدن به موفقیت است و شما را در راهی قرار می‌دهند که در انتها به رضایتمندی و معنای واقعی در زندگی برسید. بهترین جای ماجرا این است که این مهارت‌ها درون تک‌تک ما وجود دارند. مشکل اینجاست که ما همیشه به بهترین شکل از آنها استفاده نمی‌کنیم و حتی گاهی از قدرتی که این مهارت‌ها در کمک به بهبود وضعیت زندگی ما دارند، بی‌خبر هستیم.

هرکدام از این مهارت‌ها به‌نوبه خود خاص و ویژه هستند و می‌توانند در مراحل مختلف زندگی و در رویارویی با مشکلات به ما کمک کنند؛ اما این هفت مهارت اساسی با یکدیگر می‌توانند به شما این امکان را ارائه دهند که هر موقعیتی را به نفع خود تغییر دهید. مهم نیست که در چه مرحله‌ای از زندگی قرار دارید، به دنبال چه چیز هستید یا چه حسی را کم دارید؛ وقتی که نه تنها از یک یا دو، بلکه از هفت مهارت اساسی بهره می‌برید، راه شما برای رسیدن به معنا در زندگی بسیار هموارتر از قبل خواهد بود.

هفت مهارت اساسی

بیایید با یکدیگر این هفت مهارت اساسی را به‌طور مختصر مرور کنیم.

خلاقیت

مهارت اول: خلاقیت

خلاقیت به شما این امکان را می‌دهد که برای مشکلات راه‌حل‌های خاصی بیابید و به مسائل به‌گونه‌ای بنگرید که شاید پیش ‌از این انتظار چنین نگرشی را از خود نداشتید. خلاقیت چیزی فراتر از تصورات هنرمندانه و زیبایی‌شناسی و یکی از ستون‌های اصلی «تغییر» است.

مهارت دوم: یادگیری

بدون یادگیری شما قادر به پیشرفت در زندگی نخواهید بود. با این ‌حال افراد بسیاری وجود دارند که از قافله عقب می‌مانند، نه به این دلیل که آنها توانایی فکری ندارند بلکه به این دلیل که نمی‌دانند چگونه می‌توانند به‌طور مؤثر یاد بگیرند.

حافظه

مهارت سوم: حافظه

در کنار همه اینها ما حافظه را داریم که یکی از مهم‌ترین عناصر است؛ چراکه بدون آن هیچ‌چیز ندارید که بدان رجوع کنید و تمام یادگیری‌ها و تجاربی که بر روی این زمین داشته‌اید، بدون برداشت باقی می‌مانند. با این حجم از اطلاعات موجود و روزافزون، چگونه می‌توانید این تمام این دانش را ذخیره کنید؟

مهارت چهارم: تمرکز

همه فعالیت‌هایی که انجام می‌دهید، شامل مقدار معینی از تمرکز است. این فعالیت‌ها ممکن است شامل بالا رفتن از پله‌های ترقی شغلی باشد و یا مسئولیت‌پذیری به‌عنوان یک پدر یا مادر. تمرکز به‌سان جریانی است که شمارا به سمت اهدافی که دارید سوق می‌دهد. بدون تمرکز، راه خود را گم می‌کنیم، انگیزه ادامه دادن را از دست می‌دهیم و حس می‌کنیم که از مسیر پیشرفت خارج ‌شده‌ایم.

مهارت پنجم: انگیزه

بسیاری از ما از زندگی، شغل و مسئولیت‌هایی که داریم راضی نیستیم چراکه انگیزه لازم و آن هدف کلیدی که پیش‌تر در موردش سخن به میان آمد را در خود نمی‌بینیم. انگیزه به پیشرفت شما کمک می‌کند و تمرکز لازم برای رسیدن به اهداف را به شما ارزانی می‌دارد.

مهارت ششم: عادات

همان‌طور که هر روز تازه پر از کارهای روزمره است؛ از آماده شدن برای کار گرفته تا خواباندن بچه‌ها در شب و گذراندن وقت با خانواده در آخر هفته، تمام اینها نتایج عاداتی است که در طول زمان تثبیت ‌شده‌اند؛ بنابراین، عادات نقش بزرگی در زندگی شما ایفا می‌کنند. دنبال کردن خوشبختی، پول و یا معنا در زندگی، همه اینها به عادات شما بستگی دارد. اگر می‌بینید که تحت تأثیر عادات بد و منفی قرار گرفته‌اید، احتمال اینکه در راه رسیدن به اهدافتان با مشکل مواجه شوید، بیشتر است.

مهارت هفتم: زمان

عادات بد همچنین منجر‌ به استفاده غلط از زمان یا مدیریت نادرست زمان می‌شود. شاید این احساس را داشته باشید که به دلیل مدیریت نادرست زمان، ثبات شغلی لازم را ندارید. زمان زیادی را مشغول به کار هستید، درحالی‌که خروجی و تولید قابل قبولی ندارید. یا اینکه عادات مشخصی دارید که زمان را از شما می‌گیرد، زمانی که می‌تواند صرف انجام کارهای مفیدتر شود. شاید در مسیر بازنشستگی قرار دارید و فکر می‌کنید دیگر برای یافتن معنایی تازه در زندگی دیر شده است. زمان زیادی برای آغاز یک ماجراجویی تازه باقی نمانده است.

آیا آمادگی این را دارید که از زندگی خود لذت ببرید؟

حقیقت ساده این است که اگر این هفت مهارت را در خود تقویت کنید، خواهید دید که در هر مرحله‌ای از زندگی که باشید، یافتن معنای زندگی و رسیدن به اهداف و آرزوهایی که در سر دارید، امکان‌پذیر است. هیچ روش جادویی برای فهمیدن زندگی وجود ندارد. مهارت‌ها از روز اول وجود داشته‌اند، شما فقط باید یاد بگیرید که چگونه از آنها برای رسیدن به موفقیت بهره ببرید.

ما برای نشان دادن راه به شما اینجا هستیم. هدف چطورپدیا تجهیز شما با بهترین ابزار برای بالا بردن قدرت بهره‌وری، انگیزه و تمرکز برای رسیدن به هدف واقعی زندگی، در کوتاه‌ترین زمان ممکن است. در این سفر برای تغییر همراه ما باشید تا به شما نشان دهیم که چگونه هفت مهارت اساسی خود را بهتر کنید و درنهایت تبدیل به فرد جدیدی شوید. کسی که آماده است با سرعت بسیار بالاتری به دنبال اهدافش برود و یا اهداف تازه‌ای را بدون محدود ‌شدن به زمان، سن و یا مسئولیت‌های مختلف پیدا کند. اگر به دنبال شانسی دوباره بوده‌اید و یا مدتی است که در حاشیه مانده‌اید، این فرصت شماست که دوباره پیشرفت کنید. هر‌کسی می‌تواند تغییر کند. آیا آمادگی این را دارید که از زندگی خود لذت ببرید؟ برای آغاز سفر خود، در ادامه مقالات سبک زندگی درچطورپدیا را کلیک کنید.

 

منبع: چطورپدیا